نقاشی
یعنی بیایی بنشینی کنار من
به آن درخت ایستاده خیره شوم
!
۱۳۸۹ خرداد ۲۷, پنجشنبه
آنچه جویده می شود
چه زندگی نزدیکی دارند
موش ها و کتاب ها
شاملو سه هزار تومن
وودی آلن هزار تومن
. . .
آنچه جویده می شود
وسط خیابان نیست
فکرهای کاغذی پوسیده . . .
۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سهشنبه
لوبیا پلو
لوبیا پلو
1- پیاز داغ درست میکنی
2- گوشت چرخ کرده میریزی روی پیازها
3- بعد از مدت کوتاهی لوبیا سبز را میریزی
4- دقت کن که گوشت ها روغن خود را پس داده اند
5- وقتی که گوشت و لوبیا هم سرخ شدند رب گوجه میریزی می تونی گوجه هم خورد کنی
6- نمک میزنی
7- قابلمه را تا نصفه آب میکنی و نمک هم میزنی
8- برنج را پاک میکنی حداقل 3 بار میشوری
9- وقتی که آب جوشید برنج را داخل قابلمه میریزی
10- برنج را چلو کش میکنی
11- کمی اب و روغن داخل قابلمه میریزی و برنج میریزی
12- ملات را هم اضافه می کنی
13- در قابلمه را می گذاری دم کنی باشد چه بهتر
۱۳۸۹ فروردین ۲۵, چهارشنبه
در جسم من جانی دگر
ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کرده ام زان می که در پیمانه ها اندر نگنجد خورده ام
ای پادشاه صادقان چون من منافق دیده ای با زندگانت زنده ام با مردگانت مرده ام
با دلبران و گلرخان چون گلبنان بشکفته ام با منکران دی صفت همچون خزان افسرده ام
در جام می آویختم ، اندیشه را خون ریختم با یار خود آمیختم زیرا درون پرده ام
آویختم اندیشه را کان اندیشه هشیاری کند زاندیشه بیزاری کنم ز اندیشه ها پژمرده ام
در جسم من جانی دگر در جان من قانی دگر با آن من آنی دگرزیرا به آن پی برده ام
گر گویدم بیگاه شد رو رو که وقت راه شد گویم که این با زنده گو من جان به حق بسپرده ام
خامش که بلبل باز را گفتا چه خامش کرده ای
گفتا خموشی را مبین در صید شه صد مرده ام
"مولوی"
۱۳۸۹ فروردین ۱۷, سهشنبه
۱۳۸۹ فروردین ۱۵, یکشنبه
۱۳۸۹ فروردین ۸, یکشنبه
sity sonata
عیبی ندارد که سقف شکاف برداشته
و روی سرم خراب شده
۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه
جعبه 12 رنگی پاستل های روغنی
۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه
زندگی منشوریست در حرکت دوار
زندگی منشوریست در حرکت دوار
منشوری که پرتو پرشکوه خلقت
با رنگهای بدیع و دلفریبش
آن را دوستداشتنی
خیالانگیز و پر شور ساخته است.
.
.
.
این مجموعه دریچه ایست به سوی داستان زندگی.
آره برات آشناست . کودکان دهه شصت شبکه 2 یکشنبه ها ساعت 9 یادشونه. . .
۱۳۸۸ اسفند ۱۷, دوشنبه
۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه
ماکارونی مجردی
ملات :
- پیاز را خورد می کنی ، ریز تف می دی یه کم که طلایی شد .
- گوشت چرخ کرده را می ریزی . بلدی گوشت چرخ کرده را داخل ماهیتابه خورد کنی؟
- قارچ را که قبلن ریز کردی می ریزی روی گوشت و پیاز هم میزنی.
- 3 تا قاشق رب می ریزی یا دو تا قاشق پر.
- هم می زنی طوری که رنگ قرمز پرسپولیسی یه کم شارپ تر بشه.
- بعد توش آب می ریزی هم می زنی نمک می زنی.
اصل ماجرا :
- قابلمه آب می کنی - نمک می ریزی دو قاشق تا بجوشه 10 دقیقه یک ربع.
- سیب زمینی می شوری گرد خورد می کنی.
- ماکارونی می ریزی تو قابلمه یه جوش که خورد نرم شد چلو کش می کنی.
- البته قبل از این که ماکارونی بریزی یه کم روغن بریز اگه گفتی چرا؟
- ته قابلمه یه کم آب می ریزی با روغن.
- سیب زمینی می ذاری کف قابلمه .
- ماکارونی می ریزی لایه اول.
- لایه دوم ملات می ریزی.
- لایه سوم دوباره ماکارونی و لایه چهارم ملات.
- در قابلمه می ذاری با دم کنی شعله گاز رو زیاد می کنی.
- بخارش که در اومد کمش می کنی میری پی کارت 20 دقیقه دیگه بیا بخور.
۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه
۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه
۱۳۸۸ دی ۲۷, یکشنبه
۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه
Glorious moment
مثل شروع آهنگ بهار چهارفصل ویوالدی
لحظه باشکوهی بود
مثل شروع آهنگ عصر جدید چاپلین
لحظه با شکوهی بود
مثل شروع آهنگ Red Army Choir
لحظه با شکوهی بود
مثل پایان شعر شاملو :" به یاد آر عموهایت را می گویم از مرتضی سخن می گویم"
لحظه با شکوهی بود
روبروی تو نشستن و با نگاه صمیمی تو
آرام گرفتن
لحظه با شکوه سفیدی معلق مطلق
۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه
گاه آرزو می کنم
گاه آرزو می کنم زورقی باشم
برای تو
تا بدانجا برمت که می خواهی
زورقی توانا به تحمل باری که بر دوش داری
زورقی که هیچ گاه واژگون نشود
و هر اندازه که نا آرام باشی
یا دریای زندگی ات متلاطم باشد
۱۳۸۸ دی ۲۲, سهشنبه
۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه
مرد در زنجیر
اسکیس های اولیه موزه زمان
فقط سکوت بود . . .
چیزی به جز سکوت نبود
در پس هر کلمهی ربوده شده
راه در سنگ ها جان می سپرد
در میان دیوارهای فرو ریخته
ولی واپسین شاعر
گوش به دریا سپرده بود
و هنوز هم در صدد بود
پرندهی به چنگ نیامدنی کلام را بگیرد.
"کلام را برای شاعران بگذارید" ژان روسلو (ترجمه قاسم صنعوی)
۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه
17 دی کجا بودی
17 دی 88 بود : پنج شمبه ... ساعت 6
: کجا میرید
: داریم میریم بیرون میای؟
: کجا با کی
: با اشکان نمیدونم . . . کجا بریم هر جا تو بگی
: من پام داغونه نمیتونم بیام
: بیا با ماشین میریم
: آخه میخواستم راه برم!
: حالا توبیا یه کاریش میکنیم
17 دی 88 بود : پنج شمبه ... ساعت 6:35
سه نفری تو ماشین خیابون کارگر
: کجا داریم میریم
: نمیدونم ما همیشه همینطوری از کارگر میایم تو ترافیک تا سر امیرآباد بعد دور میزنیم بر میگردیم!
صدای ضبط: اگه تو دستو بدی تو دسم یه روزی بذاری به تو برسم جونمو نخوری دروغی قسم . . .
: آقا داریم میریم ولیعصر اوه گیر افتادیم ترافیکه
: نه بابا پنج شمبه ست خلوته!
: اوه ایرانشهر، بریم خانه هنرمندان
: ای بابا رد کردیم که
: برو هفت تیر دور بزن
17 دی 88 بود : پنج شمبه ... ساعت 6:50ورود به پارک هنرمندان و عبور از محل تجمع کارگران فصلی!
: چه قدر وسیله ورزشیه اینجا
:احتمالا هنرمندا و هنر دوستا زیادی چاق شدن گذاشتن لاغر شن
: آقا این تالار ایرانشهر کدومه
: همینه . من میرم ببینم چی داره
: بچه ها نمایش 17 دی کجا بودی بریم
: رای بگیریم ، من رایم منفیه آقا علافیه
: بریم آقا به بار تو عمرش آدم بره بد نیست!
: تخفیف دانشجویی هم داره
: ای بابا دیدی کارتمو نیاوردم. این دانشجویی هم بدرد نخورد
: ای ول من پرینت واحدامو دارم تازه کارت سلف هم هست.
بگم 17 دی کجا بودم؟ رفته بودم نمایش 17 دی کجا بودی ببینم. نمایش خوبی بود، تا یه جایی مردای قصه زورشون کم بود، از یه جایی به بعد سرنوشت ساز شدن. اون بازیگر نقش عبدی تو درباره الی هم بود خوب بازی کرد. شخصیت پردازی دو سه تا از شخصیت های داستان اشکال داشت.
طراح محترم سالن تا بیخ دیوار لطف فرمودن محل تعبیه صندلی طراحی کردن و هیچ راهی برای رفتن به ردیف های بالایی پیش بینی نکردن . خوشبختانه ما با نیروی جوانی جلو چشم بقیه تماشاچیا و بازیگران محترم از روی صندلی ها پریدیم و خودمونو به صندلی های 265- 266-267 رسوندیم
از افراد با سن 60 سال به بالا و کسانی که زانو درد دارن خواهش میکنیم اگه رفتن نمایشو ببینن به بانوان محترم بلیط فروش بگن ردیف های 3 4 5 مخصوصا بیخ دیوار را نمیخوان جون تا آخر نمایش باید وقتشونو صرف بالا رفتن از صندلی ها کنن!
۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه
مدت هاست که سری به خانه ام نمی زنم ....چندماهیه که فقط میرم مهمونی وبلاگای دیگه ..انگار نوشتنم غصه داره...از خودم می پرسم هنوزم هم می شه نوشت یا باید همچنان فقط خواند که مدیون کسی نباشیم اما واسه این که بگم خونه همون خونه شیرینه که ابهام و تلخی این روزها نمی تونه شیرینیشو کم کنه درود می فرستم به بچه های سایت
HOME SWEET HOME
اشتراک در:
پستها (Atom)